در این پست جملات ضروری و رایج انگلیسی در داتشگاه، در مورد اساتید دانشگاه، دانشکده ها، تدریس، اظهار نظر در مورد اساتید و ... عنوان شده است.

1- آیا آقای اسمیت عضو هیات علمی است؟

is Mr. Smith on faculty?

2- بله، او استادیار/ دانشیار بسیار خوبیست.

Yes, he is a very good assistant professor/associate professor.

3- رئیس دانشکده هنر کیه؟ شنیدم خیلی سخت گیر است.

Who is the dean of the Arts Faculty? I hear he is a strict man.

4- آیا در دانشکده مهندسی درس می خوانی؟

Do you study at the Faculty of Engineering?

5-دانشکده علوم انسانی کجاست؟

Where is the Faculty of Humanities?

6- سال تحصیلی در اکتبر شروع می شود.

The academic year begins in October.

7- دکتر طالبی نژاد، یکی از استادهای برجسته ایران هست.

Dr. Talebinezhad is one of the distinguished professors in Iran.

8- استاد جدید ما خیلی حواس پرت است.

Our new professor is really absent – minded.

9- استاد جدید به نظر نمی آید باسواد باشه.

The new professor does not seem to be Knowledgeable.

10- من هنوز پروژه ام را تحویل نداده ام.

I’ve not handed in/turned in my project yet.

11- در مورد پروژه ات با استاد راهنما/ مشاور صحبت کرده ای؟

Have you talked to your supervisor/ advisor about your project?

12- این استاد جدید تکلیف زیاد می دهد.

This new teacher gives us lots of assignments.

13- من باید امروز بروم پیش استادم تا در مورد نوشتن پایان نامه ام با ایشان صحبت کنم.

I have to go to my Professor to talk to him about writing my thesis.

14- استاد جدیدمون بد جوری به من گیر داده.

The new teacher has picked on me badly.

15- وقتی استاد داشت درس می داد، تو عالم خودم بودم.

When the professor was teaching, I was daydreaming.

16- کارمند های دانشگاه رفتار خوبی با دانشجو ها ندارند.

The university staffs do not treat the students properly.

17- بهتر است بک نامه به رئیس دانشگاه بنویسم.

We’d better write a letter to the chancellor.

18- استاد سخت گیری است. ترم قبل نصف کلاس را انداخت.

He is a strict professor. He failed 50 percent of the class last semester.

19- نمی دونم چرا این دانشجوی سال آخر فکر می کند عقلِ کُل است!

I don’t know why this senior student thinks he is an all-Know!

20- استادهای دانشگاه ما با دانشجو ها قاطی نمی شوند.

The teachers at our university do not fraternize with the students.

21- اول حضور و غیاب می کنم.

I wish to call the roll first.

22- وقتی درس می دهم، حواستان به من باشد.

Stay focused while I am teaching.


+ نوشته شده در  دوشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 20:30  توسط گروه آموزشی  | 
در لینک زیر شاهد خواهید بود که کامپیوتر فکر شما رو می خونه !!!!
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۰ساعت 16:3  توسط گروه آموزشی  | 
از لینک زیر میتونید دیکته زبان انگلیسی آنلاین داشته باشید
 
+ نوشته شده در  جمعه هجدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 10:12  توسط گروه آموزشی  | 
از اینجا میتونید خطاطی کنید ولذت ببرید
 
+ نوشته شده در  جمعه هجدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 10:7  توسط گروه آموزشی  | 
 
 
از اینجا :
 
+ نوشته شده در  جمعه هجدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 9:59  توسط گروه آموزشی  | 
از اینجا میتونید این داستانها رو ببینید
 
+ نوشته شده در  جمعه هجدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 9:55  توسط گروه آموزشی  | 

 
تلفن آدرس نام شهر
0411-5553590لاله زارتبریز (1)
0411-5569769خیابان طالقانی-مصلی تبریز (2)
0441-3447270روربروی دانشگاه آزادارومیه
0451-2242002جنب سازمان آموزش و پرورش اردبیل
0311-6248100خیابان ارتش اصفهان (1)
0311-4227118خیابان انصاری-خیابان آذراصفهان (2)
0311-5567898خیابان معراج - فجر 3اصفهان (3)
0311-2607707هشت بهشت خیابان میثم اصفهان (4)
0841-3332970جنب اداره آموزش و پرورشایلام (1)
0841-3356699بلوارجنوبی امام-جاده مهران ایلام (2)
0771-2522290خیابان ورزش - جنب دانشگاه آزادبوشهر
0381-3344681جاده دانشگاه آزادشهرکرد(1)
0381-2240707خیابان پیروزی شهرکرد(2)
0561-4431442خیابان معلم - قدس شرقی بیرجند
0611-5512187پادادشهراهواز
0631-4428974لین 15 بوارده شمالی آبادان
0241-4265920شهرک کارمندان زنجان(1)
0241-3228062روبروی راه آهن زنجان(2)
0231-3321917بلوار ارم سمنان(3)
0231-3341199میدان ارگ - طالقانی18سمنان(4)
0273-2226319خیابان امام - خیابان سامان شاهرود
0232-5241952جنب اداره هلال احمردامغان
0541-2446996جنب اداره آموزش و پرورش ناحیه 2زاهدان
021-22420863درکه-ضلع غربی دانشگاه بهشتی تهران-منطقه یک
021-66050055مقابل دانشگاه صنعتی شریف تهران-منطقه نه
021-55404053میدان حر-خیابان کمالی تهران
0261-2581212سه راه عظیمیه-جنب آتش نشانی کرج
0262-4703060شهرک اداره آموزش و پرورش شهر ری
0711-228287چهارراه حرشیراز(1)
0711-2271029خیابان ارم شیراز(2)
0711-2346096خیابان شهید ذوالانوارشیراز(3)
0711-2343600خیابان معدل شرقیشیراز(4)
0281-3337966خیابان نواب شمالی - جنب تربیت معلم قزوین
0251-7701012خیابان ساحلی - جنب بانک کشاورزی قم(1)
0251-7711883خیابان ساحلی - بعد از استانداری قم(2)
0871-6622101خیابان پاسداران شالمان سنندج(1)
0871-3233133خیابان پاسداران - جنب اداره نوسازی سنندج(2)
0341-3127001خیابان شهداکرمان(1)
0341-2110272مقابل دانشکده فنی کرمان(2)
0831-8248701بلواربهشتی - بعد از سه راه22بهمن کرمانشاه
0741-2229289جنب ترمینال مسافربری یاسوج
0171-5521652بلوارناهارخوران - نبش عدالت 97گرگان
0131-3223046میدان فرهن گرشت
01814243032خیابان مطهری انزلی
0181-32202005 کیلومتری انزلی دهکده ساحلی
0661-3201183میدان 22 بهمن خرم آباد
0861-2786020خیابان فتح شیاکو  اراک
0151-3472196خزرآبادساری
0152-3292988تنکابن چالوس
0122-3272255رینه - آب گرم لاهیجان
0761-6671315چهارراه فرودگاه بندرعباس(1)
0761-3330788جنب اداره کل نوسازی بندرعباس(2)
0811-8254008میدان شریعتی همدان
0351-8247029خیابان کاشان ییزد(1)
0351-8250041خیابان عدالت یزد(2)
0351-8255210دانش غربی - نبش دانش 3یزد(3)
+ نوشته شده در  جمعه هجدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 9:49  توسط گروه آموزشی  | 
 

Primary School English Teaching in China – New Developments

Wang Qiang

Introduction to the background

Prior to 2001 English has not been a compulsory course in primary schools although some

teaching of English has taken place at this level since the mid 1980s. This has been on a

very modest scale although on an increasingly larger scale mostly in urban key schools in

over 27 provinces. It has been estimated that there were about 8 million primary school

pupils studying English in 1998, and that number has been growing rapidly, with an

increase of one million every year since 1994 (Liu and Gong 2001:36). Nevertheless, the

teaching of English at this level had not been standardized, due to its unrecognized

position in the school curriculum, limited availability of qualified teachers and lack of

appropriate teaching materials. The starting age varied from age 8 to age 11 and the

weekly time allocation ranged from 1 period to 4 periods depending on the availability of

the teachers. The approach to teaching was more often a mixture of the structural and

functional, with situational dialogues being the main form of texts along with a strong

emphasis on learning IPA to ensure correct pronunciation and intonation at the initial stage.

Most textbooks used for primary schools were produced locally including a few licensed

foreign textbooks, such as ‘Look, Listen and Learn’, ‘English 300’, ‘ New Concept

English’. Some schools simply used secondary school English textbooks for the primary

level. The transition or continuity from the primary to the secondary has long been a

problem but never seriously tackled as there has been very little research conducted on

foreign language teaching at the primary level in China.

Since the start of the new millenium, the Chinese government has become increasingly

concerned with the upgrading the level of English of all Chinese citizens. It was decided in

Primary School English Teaching in China – New Developments Wang Qiang

100

early 2001 that English would be offered at primary level from September of that year,

starting in cities and then gradually towns and villages (Ministry of Education Document,

April 2001). The Basic Requirement for Primary School English was designed and issued

at the same time by the Ministry of Education (MOE). The Basic Requirement makes it

clear that the beginning age is grade 3 (age 8) and the time allocation recommended is 4

times a week, with a minimum of 80 minutes, based on the principle of shorter periods and

higher frequency. The numbers of primary school pupils and teachers are difficult to

estimate at present as the total number of primary school students reaches 130 million and

it is just the beginning of this large scale development of English language teaching.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  جمعه هفدهم دی ۱۳۸۹ساعت 19:41  توسط گروه آموزشی  | 
http://www.4shared.com/document/hj-Ly8f_/06-44-4-e.html

http://www.4shared.com/document/ndNTG6hH/06-44-4-e_2.html

http://www.4shared.com/document/hvNgJk-H/93-31-3-c.html

http://www.4shared.com/document/nnWnW8pf/93-31-3-q.html

http://www.4shared.com/document/zCA2shQT/94-32-4-c.html

http://www.4shared.com/document/k5vBhwZA/95-33-2-i.html

http://www.4shared.com/document/j6CR2xN2/97-35-3-f.html

 

اینها لینکهای کلاسهای صمن خدمت  استاد دکتر خطیبی میباشد .  ابتدا روی هرلینک جداگانه کلیک کنید در صفحه جدید پس از مشاهده تصویر متن مورد نظر بر روی کادر   Dowmnload nowکلیک کنید وپس از پایان زمان انتظار(چند ثانیه ) روی     Dowmnload flle now  کلیک کنید  وآن را   save نماایید.


+ نوشته شده در  جمعه هفدهم دی ۱۳۸۹ساعت 13:43  توسط گروه آموزشی  | 
عصرایران -  از کلاس دوم راهنمایی تا پایان دبیرستان و دوره پیش دانشگاهی، 6 سال زبان انگلیسی می خوانیم و در دانشگاه نیز همه رشته ها ، زبان انگلیسی عمومی و تخصصی خاص خودشان را دارند. با این حال، وقتی فارغ التحصیل می شویم، اکثرمان از خواندن یک صفحه روزنامه انگلیسی زبان یا 5 دقیقه صحبت کردن با یک فرد خارجی یا نوشتن دو سطر نامه بدون غلط املایی و گرامری به زبان انگلیسی عاجزیم.

جالب و البته تاسف انگیز اینجاست که این ناتوانی علمی، فقط ویژه دیپلمه ها و لیسانس ها نیست بلکه بخش قابل توجهی از کسانی که مدرک دکتری (حتی واقعی) هم دارند، بدین معضل دچارند و نکته اینجاست که برای ورود به دوره دکتری باید انگلیسی را در حد تافل بلد باشند ولی اینکه چگونه حتی بعد از گرفتن دکتری نیز دو کلمه نمی توانند انگلیسی بخوانند و بنویسند و صحبت کنند، از عجایب روزگار است.

مثل اینها، مثل کسی است که ادعای اجتهاد کند ولی عربی را که زبان دین و قرآن است را بلد نباشد!

اکثر شهروندان ایرانی که صدها ساعت از عمرشان را در کلاس های زبان انگلیسی در مدرسه و دانشگاه و موسسات زبان گذرانده اند، در حالی با این زبان بین المللی بیگانه اند که شرایط زیست در جامعه امروزی، روز به روز دانستن زبان انگلیسی را ضروری تر ساخته است.

اگر در سالیان گذشته، فقط گروه اندکی مانند دیپلمات ها و تجار بین المللی نیازمند دانستن زبان انگلیسی بودند و برای بقیه مردم، دانستن زبان خارجی، حداکثر یک "پز" محسوب می شد، امروز با گسترش اینترنت، توسعه سفرهای خارجی، الزامات تجاری در عرصه بین المللی، نیازهای علمی و پژوهشی و حتی تفریحی، اکثر شهروندان حتی گاه به طور روزانه با زبان انگلیسی سروکار دارند که شاید ساده ترین آنها، همین پنجره های سیستم های عامل رایانه هایشان باشد که حاوی پیام هایی به زبان انگلیسی اند و خیلی هایمان حتی برای خواندن و فهمیدن اینکه چه چیزی بر روی صفحه مونیتورمان ظاهر شده، نیازمند کمک دیگران هستیم!

در بسیاری از کشورها، مانند پاکستان، اکثر مردم عادی، علاوه بر زبان مادری، انگلیسی نیز صحبت می کنند یا در اروپا که اکثر مردم به زبان هایی غیر از انگلیسی (مانند اسپانیولی، فرانسوی، آلمانی...) تکلم می کنند، با زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم آشنایی کامل دارند. اصلا چرا راه دوری برویم، در همین دبی نیز از شیوخ عرب گرفته تا رانندگان تاکسی و مغازه داران جزء ، انگلیسی را به حکم الزامات زمانه یاد گرفته اند.

در این میان، مردم ایران برغم استعدادی که دارند، عمدتا از این زبان بی نصیب اند و تازه وقتی پای به خارج می گذارند، از همان فرودگاه کشور مقصد متوجه می شوند که چقدر از قافله عقب هستند!

البته این مساله فقط درباره شهروندان عادی صدق نمی کند و خیلی از مقامات و مسوولان ما نیز که با خارج از کشور سروکار دارند، زبان انگلیسی را بلد نیستند و در مقابل همتایان خارجی شان کم می آورند و این، البته برای ایران، وجهه خوبی ندارد.

متاسفانه برغم آنکه سیستم آموزشی زبان انگلیسی در ایران سالهاست که ناکارآمدی و بی خاصیتی خود را ثابت کرده ولی باز به همان روال خود ادامه مسیر می دهد و حاصلی جز اتلاف سرمایه های کشور و عمر مردم ندارد.

شاید علت عمده یا حداقل یکی از دلایل اصلی وضعیت حاضر، این باشد که آموزش زبان انگلیسی در ایران از همان یکی دو سال اول آغاز تحصیلات رسمی در دوره ابتدایی شروع نمی شود. متخصصان معتقدند که فرایند زبان آموزی، هر چقدر که در سنین پایین تر آغاز شود، به همان میزان موفق تر و پایدارتر خواهد بود.

از این رو، آموزش زبان انگلیسی به عنوان فراگیرترین زبان بین المللی، از مقطع ابتدایی یک نیاز استراتژیک محسوب می شود که اگر نسبت به آن بی توجهی شود، در آینده- که امیدواریم توسعه مناسب تر تعاملات بین المللی ایران و ایرانیان را جهان را شاهد باشیم- مشکلات عدیده ای از رهگذر ناآشنایی ایرانیان به زبان انگلیسی پدید خواهد آمد.

این، هشداری است که بی توجهی عامدانه به آن نامی جز خیانت یا حداقل جهالت و تعصب نخواهد داشت.

+ نوشته شده در  یکشنبه دوازدهم دی ۱۳۸۹ساعت 18:28  توسط گروه آموزشی  | 
این ترانه بسیار زیبا به اسم ساعتها که در یکی از نشریات چاپ شده بود، تاکنون برنده جوایز بین المللی متعددی شده است. بخوانید و از آن لذت ببرید. حفظ کردن آن هم برای علاقه مندان به شعر و شاعری خالی از لطف نیست، به خصوص اینکه باعث تقویت زبان در بخش شعر می شود تا در آینده شعرها را راحت تر متوجه شوید.

چراغها خاموش می شود و من از دست می روم
آن امواجی که می خواستم برخلافشان شنا کنم
عاقبت مرا به زانو در آوردند
آه، تمنا می کنم، التماس می کنم و چنین می خوانم:
از سمت ناگفته ها بیا و سیب روی سرم را،
و این درد مبهم مرا هدف بگیر
ببرها در انتظارند تا رام شوند و چنین می خوانند:
تویی که، تویی که ...
آشفتگی تمامی ندارد:
دیوارهایی که راه را می بندند و ساعت  هایی که یکسره در گردشند می خواهم برگردم و تو را به خانه ببرم
نمی شد باز ایستاد و تو اکنون می دانی، و من چنین می خوانم:
ای فرصت های از دست رفته! بار دیگر بر دریای من بتابید
من آیا خود، دردم یا که درمانم؟ و چنین می خوانم:
تویی که، تویی که ...
و نه هیچکس دیگر، و نه هیچکس دیگر
تویی که، تویی که
خانه‌ای، همان خانه‌ای که می خواستم بدان برگردم

    Lights go out and I can't be saved
    Tides that I tried to swim against
    Have brought me down upon   my   knees   
   Oh,I beg, I beg and plead, singing
   Come out of things unsaid
   Shoot an apple off my head
   And a trouble that can't be named
   Tigers waiting to be tamed, singing
   You are, You are
   Confusion never stops
   Closing walls and ticking clocks
  Gonna come back and take you     home
   I could not stop but you now know,  singing
  Come out upon my seas,
  Cursed missed opportunities
  Am I a part of the cure
   Or am I part of the disease, singing
  You are, you are
   And nothing else compares
  And nothing else compares
  You are, you are
  Home, home where I wanted to go

+ نوشته شده در  جمعه دهم دی ۱۳۸۹ساعت 12:12  توسط گروه آموزشی  | 

خیلی ها سئوال می کنند چرا مثلا من مورد گزش پشه ها قرار می گیرم ولی همسرم خیر و دلیل اینکه چرا فقط پشه ها من را می گزند چیست ؟

این دسته از سئوالات همیشه در بین ما وجود دارد ولی باید گفت که:

 پشه ها به گاز امونیاک و محیط قلیایی راغب بوده و از محیط ترش فرار میکنند. کسانی که پوست بدنشان قلیایی بوده و عرق بدنشان کمی بوی امونیاک میدهد بیشتر مورد هجوم این حشرات واقع میشوند و برعکس ، کسانی که پوست بدنشان ترشی بیشتری دارد ، این پشه ها کمتر به سراغشان می روند و چنانچه دسته اول کمی ترشی ، مثل آبلیمو به بدن خود بمالند ، مصونیت زیادتری پیدا خواهند کرد.

سعی کنید از غذایی مصرف کنید که آمونیاک موجود در خون شما را کاهش دهد . برای همین به متخصص تغذیه مراجعه نمایید ضمن بد نیست خودتان را به یه ارولوژیست یا متخصص عروق  هم نشان دهید !!!!!

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ساعت 1:57  توسط گروه آموزشی  | 

تفاوتهای انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی

آیا انگلیسی آمریکایی (American English) و انگلیسی بریتانیایی (British English) دو زبان مجزا هستند یا دو حالت مختلف از زبان انگلیسی؟ بعضی‌ها می‌گویند آنها دو زبان مختلف هستند ولی خیلی‌ها آنها را تنها حالتهای مختلفی از یک زبان می‌دانند.

البته هیچ پاسخ دقیقی برای این پرسش وجود ندارد. ما فقط می‌توانیم بگوییم که تفاوتهایی میان آنها وجود دارد. البته باید بدانید که این تفاوتها جزئی بوده و در اثر یکپارچه شدن دنیای امروز این تفاوتها روز به روز کمتر می‌شوند.

در ادامه با برخی از تفاوتهای میان این دو نسخه از زبان انگلیسی آشنا می‌شوید.

املای کلمات

انگلیسی بریتانیایی تمایل دارد که املای بسیاری از کلماتی که ریشه فرانسوی دارد را حفظ کند، در حالیکه آمریکایی‌ها بیشتر سعی می‌کنند کلمات را همانطور که تلفظ می‌کنند بنویسند. علاوه بر این، آنها حروفی را که مورد نیاز نیست حذف می‌کنند. به مثالهای زیر دقت کنید:

British English

American English

colour

color

centre

center

honour

honor

analyse

analyze

cheque

check

tyre

tire

favour

favor

اگر چه هر دو نسخه‌ی آمریکایی و بریتانیایی زبان انگلیسی صحیح هستند، اما املای آمریکایی معمولاً ساده‌تر است. بنابراین بهتر است بطور کلی از املای آمریکایی استفاده کنید، مگر اینکه بخواهید برای خوانندگان بریتانیایی چیزی بنویسید.

تلفظ

تلفظ‌ها و لهجه‌های گوناگونی در انگلیسی محاوره‌ای وجود دارد که پرداختن به همه آنها در یک مقاله امکانپذیر نیست. بنابراین تنها به تفاوتهای اصلی بین دو نوع اصلی زبان انگلیسی،‌ یعنی انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی اشاره می‌کنیم:

     صدای /r/ ممکن است در بعضی از کلمات انگلیسی بریتانیایی رسا نباشد؛ مثلاً کلماتcar، park، star و bark را در نظر بگیرید. قاعده‌ی آن اینست که حرف r تنها وقتی که یک حرف صدادار بعد از آن بیاید تلفظ می‌شود، مانند Iran، British و bring.

    آمریکاییها تمایل دارند کلماتی که به «-duce» ختم می‌شوند (مانند reduce، produce،induce و seduce) را بصورت /-du:s/ تلفظ کنند. در انگلیسی بریتانیایی این اغلب کمی متفاوت است:/-dju:s/


    آمریکاییها تمایل دارند کلمات را با حذف حروف کاهش دهند. بعنوان مثال کلمه «facts» در انگلیسی آمریکایی درست مثل «fax» تلفظ می‌شود - حرف t تلفظ نمی‌شود.

    گاهی حروف صدادار در انگلیسی بریتانیایی حذف می‌شوند. بعنوان مثال در هیچیک از کلمات «secretary» و «tributary» حرف a تلفظ نمی‌شود.

    گاهی استرس کلمه در هر کدام از دو نسخه آمریکایی و بریتانیایی تفاوت دارد

لغت

در جدول زیر چند کلمه متداول بریتانیایی بهمراه معادل آمریکایی آن ارائه شده است:

British English

American English

معنی فارسی

lift

elevator

آسانسور

trousers

pants

شلوار

lorry

truck

کامیون

petrol

gasoline

بنزین

underground

subway

مترو

aerial

antenna

آنتن

rubber

eraser

پاک‌کن

flat

apartment

آپارتمان

wardrobe

closet

جارختی

queue

line

صف

pavement

sidewalk

پیاده‌رو

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ساعت 0:55  توسط گروه آموزشی  | 

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ساعت 0:44  توسط گروه آموزشی  | 

 

 Baksheesh

از فارسی "بخشش" از فعل "بخشیدن".در انگلیسی به معنای انعام.جالب است که در عربی نیز بَخْشیش یا بَقشیش معادل انعام است و با اینکه فرهنگستان عربی واژه إکْرامیّة را پیشنهاد است ولی عرب ها بیشتر همان بخشیش یا بقشیش فارسی را به کار می برند.

Candy

کندی از ریشه کند است که ما واژه کندو را از آن داریم و واژه قند نیز همان کَند است که با کندو هم ریشه است.

Algorithm

از نام"خوارزمی"، دانشمند ایرانی گرفته شده است .

arsenic

از "زرنیگ"(zarnig).

Assassin

این واژه از "حَشّاشین" (پیروان حسن صباح) برگرفته شده است.

aubergine

از فارسی "بادنجان" که خود این واژه نیز شاید از سانسکریت آمده باشد.

Aumildar

از واژه عربی "عمل" + دار (پسوند فارسی). تحصیلدار در هند.

Caviar

از فرانسوی caviar، از ایتالیایی یا ترکی وارد انگلیسی شده، از فارسی "خاویار"

Checkmate

از فرانسوی میانه  eschec mat، از فارسی "شاه مات" یا " کیش مات " .

khaki

پارچه ارتشى ،لباس کار،خاکى رنگ ،لباس نظامى

علوم نظامى : خاکى رنگ

kiosk

مشتق از< کوشک فارسی> کلا ه فرنگی , خانه تابستانی , دکه.

paradise

تفرجگاه  ،باغ ،بهشت برین ،فردوس  ،خوشى . از یونانی paradeisos(باغ چینه بسته)،از فارسی باستان paradaida "دورتادور دیواربندی شده".

Satrap

از لاتین satrapes، از یونانی satrapes،از فارسی باستان xshathrapavan- "شهربان".

sugar

شیرینى ،ماده قندى ،با شکر مخلوط کردن ،تبدیل به شکر کردن ،شیرین کردن ،متبلور شدن

شیمى : قند

soap

همان سابون که با ورود به عربی سین به صاد تبدیل شد و به صورت صابون دوباره به فارسی برگشت .

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ساعت 0:38  توسط گروه آموزشی  | 
الفبای موفقیت

 

الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها
ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات
ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارند ه ها
ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه
ح: حق شناسی برای تزکیه نفس
خ: خودداری برای تمرین استقامت
د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
ذ: ذکر گوپی برای اخلاص عمل
ر: رضایت مندی برای احساس شعف
ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها
ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش کار ها
ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج
ص: صداقت برای بقای دوستی
ض: ضمانت برای پایبندی به عهد
ط: طاقت برای تحمل شکست
ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف
ع: عطوفت برای غنچه نشکفته باورها
غ: غیرت برای بقای انسانیت
ف: فداکاری برای قلب های درد مند
ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل
ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق
گ: گذشت برای پالایش احساس
ل: لیاقت برای تحقق امید ها
م: محبت برای نگاه معصوم یک کودک
ن: نکته بینی برای دیدن نادیده ها
و: واقع گرایی برای دستیابی به کنه هستی
ه:هدفمندی برای تبلور خواسته ها
ی: یک رنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترک

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ساعت 0:27  توسط گروه آموزشی  | 

ADDRESS 

Where is the friend's house?" It was dawn"

when the rider asked     

.The sky paused

The passerby bestowed the ray of light between his lips

.onto the darkness of sands    

:And pointing his finger to a poplar tree,he said

Not far from the tree"

There is an alley greener than the slumber of God

.Where love is as blue as the Feathers of Honesty

Walk to the end of alley emerging

.from beyond Maturty

.Take a turn towards the Flower of Solitude

.Two steps to the flower

.Stay at the foot of eternal jet of the earth's myths

.Then a transparent fear will encompass you

:In the flowing intimacy of space , you will hear a rustle

You will behold a child

.On a tall plane tree picking a young bird

.from the Nest of Light   

Ask him

".Where the friend's house is


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ساعت 0:14  توسط گروه آموزشی  | 
a)  پرسیدن نام کسی:

وقتی بخواهیم نام كسی را بپرسیم معمولا از یكی از دو الگوی زیر استفاده می كنیم:

?A)What is your name

                      نام شما چیست؟

?B) Who are you

اگر بخواهیم به تفكیك نام و نام خانوادگی را بپرسیم،آنگاه سوالات فرق می كند: 

?What is your first name -

اسم کوچک(نام)شما چیست؟  

?What is your surname - 

:or

? What is your lastname -

فامیل شما چیست؟

در مواردی كه نام فرد را می دانید اما مشكوك هستید كه درست است یا خیر،آنگاه می گویید:

?(نامی كه به آن مشكوك هستید)Are you

?Are you Ali

b )  پرسیدن راجع به شغل کسی:

وقتی بخواهیم شغل و حرفه ی كسی را بدانیم از یكی از الگوهای زیر استفاده می كنیم:

 ? What are you -

                        ? What do you do -

?How do you earn your living -

معنی هر سه جمله: شغل شما چیست؟

c)  پرسیدن ملیت و اصلیت کسی:

برای اینكه بدانیم ملیت یك فرد چه بوده و به بیان دیگر،اهل كدام كشور است،از الگوی زیر استفاده می كنیم:

شما اهل کجا هستید؟      ?Where do you come from

در پاسخ به دو گونه می توان عمل كرد:

نام کشور+I am from-

 صفت ملیت فرد+I am a/an -

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ساعت 0:10  توسط گروه آموزشی  | 

CLASSIC SHORT STORIES

One of the best ways of improving your English is to read the language. This part of our site includes complete short stories by some of the very best classic writers. All stories are complete and unabridged. Read them online or print them off and read them in bed! One new story is added to our site every month. All stories are in the public domain and now copyright free.

Resumed Identity by Ambrose Bierce

A Terribly Strange Bed by Wilkie Collins

The Idiots by Joseph Conrad

The Bride Comes to Yellow Sky by Stephen Crane

The Last Lesson by Alphonse Daudet

 A Christmas Carol by Charles Dickens

The Boscombe Valley Mystery (Sherlock Holmes) by Sir Arthur Conan Doyle

The Copper Beeches (Sherlock Holmes) by Sir Arthur Conan Doyle

The Sussex Vampire (Sherlock Holmes) bt Sir Arthur Conan Doyle

The Final Problem (Sherlock Holmes) by Sir Arthur Conan Doyle

The Adventure Of Charles Augustus Milverton by Sir Arthur Conan Doyle

Brer Rabbit and the Tar-Baby by Joel Chandler Harris

Young Goodman Brown by Nathaniel Hawthorne

Rip Van Winkle by Washington Irving

A School Story by M. R. James

The Dancing Partner by Jerome K. Jerome

A Little Cloud by James Joyce

How the Leopard Got His Spots by Rudyard Kipling

The Rocking Horse Winner by D. H. Lawrence

A Wicked Woman by Jack London

Rain by W. Somerset Maughan

Bartleby the Scrivener by Herman Melville

 The Masque of the Red Death by Edgar Allan Poe

The Pit and the Pendulum by Edgar Allan Poe

The Avenger by Thomas de Quincey

  Hunter Quartermain's Story by H. Rider Haggard

 The Music on the Hill by Saki

Dracula's Guest by Bram Stoker

The Valley of Spiders by H. G. Wells

+ نوشته شده در  چهارشنبه هشتم دی ۱۳۸۹ساعت 19:11  توسط گروه آموزشی  | 
Dear God...

 

I know you're watching over me
And I'm feeling truly blest
For no matter what I pray for
You always know what's best!

         

I have this circle of E-mail friends,

Who mean a lot to me;
Some days I "send" and "send,"
At other times, I let them be.

             

I am so blessed to have these friends,

With whom I've grown so close;
So this little poem I dedicate to them,
Because to me they are the "Most"!

             

I see each name download,

And view the message they've sent;
I know they've thought of me that day,
And "well wishes" were their intent.

                

So to you, my friends, I would like to say,

Thank you for being a part;

Of all my daily contacts,
This comes right from my heart.

          

God bless you all is my prayer today,

I'm honored to call you "friend";
I pray God will keep you safe,
Until we write again

+ نوشته شده در  چهارشنبه هشتم دی ۱۳۸۹ساعت 18:47  توسط گروه آموزشی  |